فرهنگِ ما

درباره فرهنگهای محلی مردمان ایران ، و گاه سایر مردمان جهان است

فرهنگِ ما

درباره فرهنگهای محلی مردمان ایران ، و گاه سایر مردمان جهان است

نام وبلاگ گویای هدف و محتوای آن است ؛ و مطالب آن در چارچوب :
فرهنگ در محلٌه ها ( مردم شناسی )
فرهنگهای شهرها و روستاها ( مردم شناسی )
فرهنگ شهری ( آمایش - شهرسازی و معماری )
نقش فرهنگ در شهرسازی و امور شهری
و.....

۱۱ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

فرهنگ شناسی ( و انسان شناسی فرهنگی ) (5)


تعریف فرهنگ از دیدگاه بهنجاری


در سال 1919 ، ویسلر برخلاف کروبر توجٌه خودرا به عینی بودن فرهنگ نشان داد و چنین نوشت :

« یک فرهنگ ، عبارت است از سبک زندگی ئی که توسط یک اجتماع یا یک قوم دنبال می شود ؛ و شامل تمامی پدیده های اجتماعی همه گیر است » (9) .

ویسلر با مطرح کردن سبک زندگی یک اجتماع ، فقط و فقط به هنجارهای اجتماعی توجٌه کرده است ؛ و از تحرٌک و تحوٌل اجتماع و انتقال فرهنگ بحثی نکرده است . در عین حال ، با اشاره ای صریح به « یک فرهنگ » از « یک اجتماع » به خاص بودن فرهنگ از نظر جغرافیائی اشاره کرده است .


بهنجاری ، سبک زندگی ، یک اجتماع ، پدیده های اجتماعی عمومی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۵ ، ۱۸:۳۹
علیرضا آیت اللهی

فرهنگ شناسی ( و انسان شناسی فرهنگی ) (4)


تعریفِ فرهنگ از دیدگاه انتزاعی


به عقیده کروبر « فرهنگ ناشی از رفتار است » (6)

به این ترتیب فرهنگ نه تنها به صورت وجودیمستقل ، جدا از ارگانیسم ، و بیرون از هستی انسان ، ایجاد می شود و شکل می گیرد ؛ بلکه به صورت سوپر ارگانیسم در ماوراء انسان و برتر از او قرار می گیرد . (7) .

کروبر که چون استادش بوآس ، همکلاسش لاوی و به ویژه یار و همکار خود ویسلر از اشاعه گرایانِ بنیانگذار مکتب اصالت فرهنگ ، و بیش از آنها علاقه مند به تاریخ است شاید به دلیل اصرار بر نشان دادنِ تقابل فرهنگ و طبیعت، عوامل تاریخی ( تغییر و تحول و انتقال فرهنگ ) - عوامل جغرافیائی و عوامل اجتماعی را به حساب نمی آورد و نهایتا" تعریفی ارائه می دهد که چندان حائز اعتبار نیست .

پار سنز ** نیز با تعریف فرهنگ به عنوان چیزی نظیر قواعد یا دستورالعملِ بازی شطرنج ، قواعد راهنمائی و رانندگی و غیره ، آن را امری انتزاعیدانسته تا حدودی می تواند دیدگاهی مشابه دیدگاه کروبر داشته باشد . (8) .


* C . Wissler   **T.Parsons


تعریف انتزاعی فرهنگ ، کروبر ، رفتار ، بواس ، لاوی ، ویسلر ، مکتب اصالت فرهنگ ، عوامل تاریخی ، عوامل جغرافیائی ، عوامل اجتماعی  


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۵ ، ۰۸:۲۱
علیرضا آیت اللهی


فرهنگ شناسی ( و انسان شناسی فرهنگی ) (3)


تعریف فرهنگ


فرهنگ برحسب کلٌیت و بنابر اهمیتی حیاتی که نزد انسان یافته است به صورت هائی متعدد مورد مطالعه ی انسان شناسان قرار گرفته است ؛ و تعاریفی از آن شده است که شاید تعداد آنان به هزاران تعریف برسد ؛ چنانکه برخی از انسانشناسان مکتب اصالت فرهنگ به جمع آوری و مطالعه تعاریف متفاوت از فرهنگ پرداخته تعداد و تنوع آنرا نشان داده اند .

کروئبر و کلاکهون در نقدی که در اواسط قرن بیستم بر تعریف و مضمون فرهنگ نوشته اند حدود 300 تعریف متفاوت را بر شمرده اند که در یک سیرروانشناختی و تاریخی ، از تعاریف مبتنی بر هنجارها شروع شده و به تعاریفی مفصل و مشروح ختم شده اند (2) . همچنین کروئبر در نوشته ایدیگر از 150تعریف که تقریبا" فقط بر عادات و آداب و رسوم انسانی قرار داشته اند یاد کرده است (3) . در سال 1952 ،کلاکهون و هرسکویتس لااقل 160 تعریف را بر شمرده اند .(4) .

به عبارت دیگر ، تعاریف فرهنگ در انسانشناسی ضمن اینکه بسیار متعدد می باشند ، برحسب گرایش ها و دیدگاههای تعریف کنندگان نیز به چند گروه تقسیم می شوند (5) :


تعریف فرهنگ ، مکتب اصالت فرهنگ ، کروبر ، کلاکهون ، هرسکویتس



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۱:۳۵
علیرضا آیت اللهی


فرهنگ شناسی ( و انسان شناسی فرهنگی ) (2)


فرهنگ و علوم


فرهنگ ، موقعی که توام با یک صفت می آید ، به معنی شناخت یک علم خاص است ؛ مثل  فرهنگ انسان شناسی ، فرهنگ معماری ، فرهنگ اقتصادی ، فرهنگ بازرگانی ، فرهنگ حقوق ، فرهنگ مدیریت ... و غیره . 

همچنین ، برحسب شرایطی که به کسب علم می پردازند یا برحسب شکل آن می توان از فرهنگ کتابی - فرهنگ لدنٌی - فرهنگ کلاسیک - فرهنگ جدید - فرهنگ فنٌی و غیره گفتگو کرد .

« فرهنگ عمومی » ( اطلاعات عمومی ، رفتار عمومی یا معلومات عمومی ) به معنی شناخت اصولی است که به صورتی مختصر و مفید ، مقدمه و از لوازم کلیٌه تخصص های حرفه ای قرار می گیرند .

در یک چهارچوب اجتماعی ( انسانشناسی - جامعه شناسی ) ، فرهنگ به معنی مجموع دیدگاههای علمی ، اخلاقی ، مادٌی ، نظام ارزشها ، و سبکهائی از زندگی است که یک تمدن را مشخص ساخته اند ؛ مثل فرهنگ اسلامی ، فرهنگ غربی ، و... (1) .

آنچه که نقل شد اقتباسی است از آخرین نظرات آکادمی فرانسه ( درسال 1972) درخصوص معنی ، مفهوم ، تعریف فرهنگ یا باصطلاح فرهنگ از دیدگاه آکادمیک و آنسیکلوپدیک .

تعاریف عمومی مزبور در دائرة المعارف های اروپائی ، یا به طورکلٌی غربی ، اولا" متوجٌه تمامی علوم و فنون ، به صورتی کلٌی هستند ، ثانیا" برحسب گرایش غرب به مادٌیات ، طبیعتا" بیشتر شامل نقطه نظرهای مادٌی ، اقتصادی و زیر ساختی قرار میگیرند ؛ حال آنکه انسان شناسی یامردم شناسی که به معنی علم فرهنگ شناخته شده است بیشتر متٌکی بر جوانب معنوی است ؛ ثانیا" فرهنگ در جوامع عقب نگهداشته شده ، چون جامعه ی ما، بیشتر از نقطه نظرهای معنوی مطرح است ؛ و بالاخره مکتب و بینش اسلامی ، به جایگاه معنویات در اینگونه تعاریف علمی می افزایند . اتفاقا" از همین رو است که انسانشناسی با جوامع عقب نگهداشته شده غیر غربی - غیر شرقی وبخصوص دیدگاههای اسلامی جوامع مسلمان تطابق بیشتری می یابد .

بنابر این ، تعاریفی که خارج از قلمرو خاص مردم شناسی از فرهنگ شده است به هیچ وجه در این بحث نمی گنجد . 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۳
علیرضا آیت اللهی


فرهنگ شناسی ( و انسان شناسی فرهنگی ) (1)*


مفهوم فرهنگ


« فرهنگ » به مفهوم مطلق و عمومی خود در مقابل « طبیعت » عنوان می شود ؛ و به معنی هوش و فراست انسان است که به منظور اصلاح ، تکمیل و افزایش محصولات طبیعت ، به آن اضافه شده است . بنابر این فرهنگ شامل امور و فنون تولید بهینه از زمین ، پرورش برخی از حیوانات ، و به طور کلٌی عناصر کشاورزی است .

همچنین : فرهنگ را نشاندهنده ی کاربرد روش منطقی رشد و توسعه ی نیروهای فطری انسان ، توسط زبان و ادبیات وی دانسته اند .

بر حسب قلمرویی که این کاربرد در آن انجام می گیرد میتوان فرهنگ ادراک ، فرهنگ قضاوت ، فرهنگ حسٌاسیت ، و ... را از یکدیگر مشخص ساخت ؛ و از آنجمله به تمریناتی منطقی که به بدن داده می شود فرهنگ بدنی یا تربیت بدنی می گویند .


مفهوم فرهنگ ، فرهنگ و طبیعت ، فرهنگشناسی ، انسانشناسی فرهنگی ، علیرضا آیت اللهی


* تحت عنوان مردم شناسی فرهنگی در رشته جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی تدریس شده است .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۲
علیرضا آیت اللهی



در مردم شناسی ، منظور از یک جامعه یا چنانچه متداول است « مردم » ، گروهی سازمان یافته ازافراد دارای فرهنگ مشترک ، هنجارهای مشترک ، عادات ، آداب و رسوم و سنن و ارزشهای مقبول همگان است .


منبع اصلی :


http://www.toupie.org/Dictionnaire/Societe.htm

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۵
علیرضا آیت اللهی

Image result for ‫فرهنگ ملٌی‬‎


فرهنگ ملٌی


بنا به این که مردم شناسی فرهنگی را توصیفِ

رفتارهای مادٌی

و

رفتارهای معنوی

یک طایفه ، قوم ، اجتماع ؛ و

به ویژه رفتارهائی که با رفتار های سایر جوامعه متفاوت اند و از همه مهمتر رفتارهائی که بالصراحه از رفتارهای سایرین متمایز اند ؛ می دانیم .

به رفتارهای ملٌی و نهایتا"  وجود « فرهنگ ملٌی » بی اعتقاد نیستیم . حال آنکه هیچ یک از استادان پیشگفته ی ما به آن معتقد نبوده اند و شاید :

در عمل چنین امری غیر ممکن مینماید 

امٌا فراموش نکنیم که :

 مردم شناسی نیز چون سایر علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » است و هر شناختی در آن نسبتا" حقیقت دارد .

مردم شناسی از علوم محض نیست ؛ نظری است و این موضوع نیز بنابر نظر ما است که پس از نیم قرن تحصیل ، تدریس و تحقیق مردم شناسی حاصل شده است .

آیا از سلام کردن تا نحوه نماز وضوگرفتن و نماز خواندن و توجٌه به چای ، عزیز داشتن چلوکباب  ، و .. و... و... تمایزی نسبی با سایر ملٌت ها نداریم

ما نه تنها به این تفاوت و تمایز معتقدیم بلکه به تقویت آن ، وحدت بیش از پیش ملٌی ( بدون پرخاشجوئینسبت به سایر اقوام ؛ بلکه در همزیستی مسالمت آمیز و سی نرجیک با آنان ) و استقلال بیشتر و سرافرازی ایران و ایرانی نیز می اندیشیم .

« جهانی شدن » سرخط ما نیست .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۹:۰۵
علیرضا آیت اللهی


مکتب مردم شناس حاضر


همین که یک مردم شناس خود را از قید و بندهای این مکتب یا آن مکتب ، که معمولا" استادان مردم شناسی بر پای مردم شناسان جوان می گذارند ، رهائی یافت و روش مطالعاتی اکسپریمانتال را برگزید از محدودیت یک حوزه نیز رهائی یا فته است ؛ منتهی نه تنها لازم است ؛ بلکه ضرورت دارد تا معلمان ، مراجع و منابع خود را نیز پاس دارد :

خاستگاه مردم شناس حاضر در ابتدا در تفاوت های رفتاری با گرایش به تفاوتهای رفتار معنوی بوده است که از آن نظر تحت تاثیر دکتر علیمحمد کاردان ؛ به خصوص از طریق مطالعه ی کتاب « روانشناسی اجتماعی » تالیف اتو کلاین برگ ، و مکتب فرهنگ گرائی ، قرار گرفته است .

دکتر علیمحمد کاردان

در آن نیمه نخست دهه 1350 ، یا دقیقا" طی سالهای 1344 ، 1345 و بخشی از 1346 از نظرات استادانی چون دکتر غلامحسین صدیقی - دکتر احسان نراقی و به خصوص دکتر نادر افشار نادری نیز بهره جسته است .

آنگاه با تحصیل ،که به زودی به مطالعه و تحقیق در کنار دکتر محمود روح الامینی به عنوان نخستین دستیار دانشگاهی وی محسوب می شود به شاخه ی تکنو لوژی در مردم شناسی گرایشی بیشتر یا فته از این نظر وارد حوزه ی مردم شناسی متکی بر محیط و فناوری تحت تاثیر مردم شناسان زیر شده است :

- آندره لو روآ گوران ( خود از شاگردان مارسل موس و از مکتب امیل دورکهایم ) و شاگردانش :

 

- دکتر محمود روح الامینی

- پروفسور هلن بالفه

و چون پاسخ سؤالات اساسی خود در مردم شناسی را از استاد اخیر الذکر و مدیر تزدکتری خود دریافت نکرده است تحصیل در دوره دکتری مردم شناسی در فرانسه را ترک کرده است ؛ و همچنان در طلب استبعاد از مجامع آکادمیک حاضر ...  


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۲:۰۰
علیرضا آیت اللهی


مطالعات فرهنگی اکسپریمانتال


بنا به دیدگاهی کلٌی نسبت به فرهنگ و روش شناخت آن بنا به انسان شناسی ، انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی ، و نهایتا" انسانشناسی فرهنگی ، متوجٌه معادل روش اخیر الذکر می شویم که به « مردم شناسی » شهرت یافته است ؛ و نخستین بخش از مطالعات بنیادی ما در باره فرهنگ را تشکیل می دهد . منتهی :

1 - سبک مطالعات ما در این مورد بیشتر تجربی یا به اصطلاح اکسپریمانتال است ( که البته این روش دقیقا" به همان معنی آزمایش و تجربه در علوم تجربی نیست ؛ با روشهای تجربی تحقیق در علوم اجتماعی نیز مطابقت نمی کند و به این ترتیب می توان آنرا روش آزاد ، روش ابتکاری ، هنر تحقیق و امثال آنها نام نهاد . در این روش چون هر پدیده در میان یک مردم اتفاقی نیست که عمومیت داشته باشد و مشمول معرفت عمومی و روش های عمومی تحقیق قرار گیرد و نهایتا" یک پدیده خاص است روش مطاللعه خاص خود را نیز می طلبد .)

2 - با قبول اصول مردم شناسی ، خود را به هیچ حوزه و مکتبی در این خصوص محدود نمی سازیم .

درست است که مردم شناسی به عنوان روشی برای شناخت فرهنگ به دو جنبه از پدیده های زندگی انسانی توجٌه دارد :

1 - اشتراکات بین تمام حامعه ها ، اقوام و طوایف یا به لفظ مرجٌح ما مردمان جهان

2 - افتراقات میان سبک زندگی مردمان جهان

امٌا در واقع ، و به خصوص از جنبه ی فرهنگ ، نفطه ی ثقل بر شناخت افتراقات بین مردمان جهان است . روشهای کنونی مردم شناسی نیز حاصل مطالعات مردم شناسان در جامعه ها ، اجتماعات و گروه های محلٌ زندگی دائم یا موقٌت آن ها است که نتیجه اش  را روش مطالعه = مردم شناسی ایشان تشکیل داده است . حال آیا روش های آن جوامع که مسلما" سبک زندگی و پدیده های انسانی - اجتماعی متفاوتی با سبک و مشخصات زندگی ما داشته اند در مطالعات فرهنگی ما موجٌه است ؟

به نظر ما قواعد مردم شناسی ترجمه شده به فارسی به عنوان تجربیات دیگران در شناخت سایر جوامع ارزشی بسیار بسیار زیاد دارند ؛ امٌا نمی توانند به عنوان دستور العمل هائی قاطع و باصطلاح طابق النعل بالنعل مؤثر واقع شوند ؛ و در مردم شناسی همچنان که سبک زندگی هر مردمی از سایر مردمان متفاوت است روش مطالعه ی آن هم تا حدودی از درون آن نشآت می گیرد و چه بسا روشی جدید یا نسبتا" جدید در مردم شناسی را نیز مبدع می شود .



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۰:۳۳
علیرضا آیت اللهی

انسان‌شناسی فرهنگی - تعریف


انسان‌شناسی فرهنگی

ما مقدمتا" این تعریف را میپذیریم تا با استدلال کافی تعریفی دیگر به جای آن بیاوریم :

از : ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

انسان‌شناسی فرهنگی که‌گاه مردم‌شناسی اجتماعی نیز نامیده می‌شود به مطالعه فرهنگ و جامعه انسانی می‌پردازد. در انسان‌شناسی فرهنگی، تفاوت‌ها و شباهت‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه‌های گوناگون بررسی می‌شود.[۱] انسان‌شناسی هم به بررسی جوامع بشری خاص معاصر می‌پردازد و هم الگوهای مسلط بر فرهنگ بشری را مطالعه می‌کند. اصطلاح‌های «انسان شناسی اجتماعی» و «انسان‌شناسی فرهنگی» غالباً به یک معنا به کار برده می‌شوند، و هردو جوامع خاص بشری را به منظور فهم دلایل همانندی‌ها و ناهمانندی‌های آنها توصیف و تحلیل می‌کنند. مردم‌نگاری و قوم‌شناسی به ترتیب این دو جنبه از کار انسان‌شناسی فرهنگی را انجام می دهند.[۲]

جستارهای وابسته[ویرایش]

انسان‌شناسی

مردم‌نگاری

مطالعات فرهنگی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۶:۰۸
علیرضا آیت اللهی